داستان مداد رنگی

☼♥★نبض احـساس★♥☼

★★اگر کسی شما را در زندگی اش بخواهد خودش جایی برایتان باز خواهد کرد. نباید مجبور باشید که بزور جایی برای خود باز کنید.هرگز و هرگز خودتان را به کسی که قدر و ارزش شما را نم بیند تحمیل نکنید.★★

داستان مداد رنگی

همه ي مداد رنگي ها مشغول بودند…به جز مداد سفيد…

هيچ کسي به او کار نمي داد…همه مي گفتند:{تو به هيچ دردي نمي خوري}…

يک شب که مداد رنگي ها…توي سياهي کاغذ گم شده بودند…مداد سفيد تا صبح کار کرد…

ماه کشيد…مهتاب کشيد…و آنقدر ستاره کشيد که کوچک وکوچک و کوچک تر شد…

صبح توي جعبه ي مداد رنگي…جاي خالي او…با هيچ رنگي پر نشد




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 6 آبان 1392برچسب:, ] [ 1:40 ] [ محمد جون ] [ ]